چیزی که هرچه ته خود داشته باشد بنماید. (آنندراج). هر چیز صافی که ته آن نمایان باشد مانند جوی آب. (ناظم الاطباء) : ازخشن پوشی برون آورد فیض گلخنم تن قبای ته نما اکنون ز خاکستر گرفت. کلیم (از آنندراج). این مقام از بسکه نورانی سرشک افتاده است خاک آن مانند آب صاف باشد ته نما. شفیع اثر (از آنندراج)
چیزی که هرچه ته خود داشته باشد بنماید. (آنندراج). هر چیز صافی که ته آن نمایان باشد مانند جوی آب. (ناظم الاطباء) : ازخشن پوشی برون آورد فیض گلخنم تن قبای ته نما اکنون ز خاکستر گرفت. کلیم (از آنندراج). این مقام از بسکه نورانی سرشک افتاده است خاک آن مانند آب صاف باشد ته نما. شفیع اثر (از آنندراج)
امام. (السامی) (مهذب الاسماء). امام جماعت. مقتدا. امام که در نماز جماعت او پیش باشد و دیگران خلف او نماز خوانند. (آنندراج) : و امیر عادل رحمهاﷲعلیه را پیشنماز بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 499). جبهه سایان سجود در اجلال ترا آسمان در صف پس آمدگان پیشنماز. واله هروی
امام. (السامی) (مهذب الاسماء). امام جماعت. مقتدا. امام که در نماز جماعت او پیش باشد و دیگران خلف او نماز خوانند. (آنندراج) : و امیر عادل رحمهاﷲعلیه را پیشنماز بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 499). جبهه سایان سجود در اجلال ترا آسمان در صف پس آمدگان پیشنماز. واله هروی
اشکنه. پیازو (پیاز آب) : ای دریغا گر بدی پیه و پیاز په پیازی کردمی گر نان بدی. مولوی. نقل است که وقتی خادمۀ رابعه په پیازی میکرد که روزها بود تا طعامی نساخته بودند. (تذکره الاولیاء). گفت توامروز چه خوردی ؟ گفت اندکی په پیاز. (تذکره الاولیاء عطار)
اشکنه. پیازو (پیاز آب) : ای دریغا گر بدی پیه و پیاز په پیازی کردمی گر نان بدی. مولوی. نقل است که وقتی خادمۀ رابعه په پیازی میکرد که روزها بود تا طعامی نساخته بودند. (تذکره الاولیاء). گفت توامروز چه خوردی ؟ گفت اندکی په پیاز. (تذکره الاولیاء عطار)
نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشا: شکر تو بر ما فرض است چو هر پنج نماز بیشتر گردد هر روز و نگیرد نقصان. فرخی. ای مهر تو چون چهار طبع اندر خور وز پنج نماز شکر تو واجب تر. مسعودسعد. زر که ترازوی نیاز تو شد فاتحۀ پنج نماز تو شد. نظامی
نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشا: شکر تو بر ما فرض است چو هر پنج نماز بیشتر گردد هر روز و نگیرد نقصان. فرخی. ای مهر تو چون چهار طبع اندر خور وز پنج نماز شکر تو واجب تر. مسعودسعد. زر که ترازوی نیاز تو شد فاتحۀ پنج نماز تو شد. نظامی